عنوان «یادی از رفتگان اسفندآباد» و « شهدای اسفندآباد » در بخش موضوعات وبلاگ ایجاد شده است.شما بازدیدکنندگان گرامی می توانید با ارسال مشخصات ، اطلاعات و تصاویر اموات خود و نیز هرآنچا راجع به شهدای ولایت می دانید، محتوای این بخش را زینت دهید. با پیام خود خاطراتی از ایشان بنویسید و یاد ایشان را زنده نگهدارید.  

فرستنده: آقای محمد مطیعی

فرستنده: خانم مرضیه سلمان پناه

 

مهرداد شمس: شهدای گرانقدری که برای حفظ وطن خونشان را نثار کردند ان شاالله در روز قیامت شفاعتمان کنند.


موضوعات مرتبط: ارسالی اعضا ، شهدای اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 27 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

عنوان «یادی از رفتگان اسفندآباد» و « شهدای اسفندآباد » در بخش موضوعات وبلاگ ایجاد شده است.شما بازدیدکنندگان گرامی می توانید با ارسال مشخصات ، اطلاعات و تصاویر اموات خود و نیز هرآنچا راجع به شهدای ولایت می دانید، محتوای این بخش را زینت دهید. با پیام خود خاطراتی از ایشان بنویسید و یاد ایشان را زنده نگهدارید. 

جهت شادی روح اموات و درگذشتگان فاتحه‌ای قرائت نمایید... 

 

فرستنده: مرضیه سلمان پناه

علی:خدا بیامرزد همه رفتگان را

مهرداد شمس:باسلام.تنها نام نیک است که می ماند. ان شاالله قرین رحمت الهی قرار گیرند.

محمد:خدا رفتگان خاك را بيامرزد براي شادي روحشان صلوات

مجید:با سلام / خدا رحمت کند مهرداد شمس را  دقیقا پشت سر  جایی که عکاس ایستاده  الان سر به تیره طراب آرمیده و  خانواده ، دوستان و  بییندگان وبلاگ اسفندآباد را  عزا دار نموده است . خدا قرین رحمت بی انتهای خود  نمایدش .برای شادی روحش من یقرا فاتحی مع الصلوات .

مرتضی کاظمی:خدا بیامرزم تمام رفتگان را بخصوص برادر عزیزم مرحوم علیرضا کاظمی


موضوعات مرتبط: ارسالی اعضا ، یادی از رفتگان اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 23 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 برخی ابزارهای کشاورزی مورد استفاده در قدیم اسفندآباد:

 

هوچین:وسیله ای که در باد دادن خرمن کوبیده جهت جدایی گندم از کاه مورد استفاده قرار می گیرد.

 

شالی: چهار گوشه ای به ابعاد 2 متر که در هر گوشه تکه طنابی به طول 50 سانتی متر بسته شده است و از الیاف پنبه ای و یا کیسه های کود شیمیایی درست می شود که برای جمع آوری محصولات و علوفه از آن استفاده می شود.

 

جوآل: وسیله ای بافته شده از پنبه که در ابتدا ابعادی 1 متر در 320 سانتی متر دارد که پس از دوخت شبیه به یک گونی می شود که نسبت به گونی بزرگتر و حجم زیادتری دارد و همچنین استقامت و انسجام بیشتری را دارا است و وسیله حمل گندم و کاه می باشد.

 

خورجین: وسیله ای دیگر که توسط زنان روستا در کارگاه زمینی بافته می شد . در ابتدا شبیه گلیمی است که پهنای 1 متر و طول 4 متر که پس از اتمام بافت ، دوخته می شود و بر روی الاغ گذاشته می شود و برای حمل محصول و علوفه مورد استفاده قرار می گیرد .

 

کُداَرو: وسیله ای دیگر که آن هم در ابتدا به صورت گلیم بافته می شد و پس از دوخته شدن با نخی که از روده گوسفند تهیه می شد در جابه جایی کود و بردن به مزرعه و جابه جایی خاک و گل برای ساختمان مورد استفاده قرار می گرفت که در صورت بودن الاغ قابل استفاده بود.

 

قداره: ابزاری درست شده از چوب و تیغه آهنین برنده و خمیده که برای بریدن یونجه استفاده می شد.

امیر حمزه بحرینی:سلام به تمام اسفند ابادي هاي عزيز دوران كودكيم را در اسفند اباد گذراندم اما اكنون كه 46 سال دارم هنوز خود را يك اسفند ابادي ميدانم و اخبار اسفد اباد را دنبال مي كنم به همه هم كلاسي هاي عزيزم سلام عرض مي كنم و از راه دور همه را مي بوسم از وبلاگ شما نيز تشكر مي كنم امير حمزه بحريني همراه 09179210385

محمود مقیمی:چخم خاش ، دوکُم کج =چرخ ریسندگیم خوش بچرخد و دوکم کج باشد / کنایه از بروفق مراد بودن

علی شمس:سلام به شما آقای بحرینی خوشحالم که هنوز محل بچگیتان را فراموش نکرده اید من اون موقع خیلی کوچک بودم ولی تا حدودی شما را بیاد میآورم.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 22 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 در این روستا بادهای شدیدی می وزد و در گذشته خیلی دور بدین صورت با وزش باد و طوفان برخورد می شد: بین 7 الی 13 زن جمع می شدند و یک پیرزن مسن و بیوه را انتخاب می کردند و او قبول می کرد که همسر باد شود.

 همگی به غرب روستا می رفتند و طی مراسمی پیرزن را به عقد باد در می آوردند و مقداری آرد نیز به باد می دادند و معتقد بودند که وزش باد متوقف خواهد شد یا آهسته تر خواهد وزید و پیرزن عقد شده نیز تا سال آینده خواهد مرد.

دم حموم:سلام این مطلبی که شما نوشتید یه خرافه نیست یک عقیده و رسم قدیمی است که در جاهای دیگر ایران هم به آن اعتقاد دارند.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 21 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 این حمام بعد از حمام خزینه ساخته شد اما به علت آتش سوزی دیگر مورد استفاده قرار نگرفت و تخریب شد.

 

 

و پس از مدتی حمام دیگری بنا گشت که آن حمام  هم زیاد مورد استفاده قرا نگرفت . به علت اینکه مردم اسفندآباد به ساختن حمام خانگی رو آوردند .

 

 

این حمامی بود که قبل از ساختن حمام خانگی از ان استفاده میشد.

 

فرستنده: آقای محمد مطیعی

 

 

مدیر سایت: به درخواست عضو وبلاگ " دم حموم" / با تشکر از آقای مطیعی

دم حموم:سلام خواسم بابت عکسای دم حموم تشکر کنم آقای مطیعی دسود درد نکنه.

Ali:سلام

بسیار عالی

مرتب سر میزنم اینجا ولی حرفی برا گفتن ندارم

موفق باشین


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 20 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

فرستنده: خانم مرضیه سلمان پناه 

اسفندآبادی:یاد خونه ی مادربزرگم افتادم.خدا رحمتش کنه .رفت و با خودش همه چیز و برد دیگه کسی برا مهمونی به اون خونه نرفت.

حمیدرضا شمس اسفندآبادی:هجوم خاطرات روزگار شیرین گذشته شاید لحظه ای لبخندی را سبب شود، اما نامهربانی امروز این دنیا را بیشتر به رخت می کشد... با همین سن نه چندان زیاد هم می توانم حس کنم که صفا و صمیمیتی که دیروز در حاجی بادوم های عید بود، امروز در شیرینی های آنچنانی نوروز نیست... یادش بخیر طاق ترک خورده ی اتاق پذیرایی مادر بزرگ... یادش بخیر صفا، یادش بخیر مهربانی، یادش بخیر انسانیت...

احمد:ای کاش یادمون باشه که بودیمو که شدیم ای کاش یادمون باشه محبت به گل نیست وبه دل است ای کاش یادمون باشه توقعاتمونو کم کنیمو محبتامونو بیشتر ای کاش یادمون باشه برادروخواهری کوچکترداریم که به مااحتیاج دارن ای کاش یادمون باشه که مردنی داریم بقول شاعر


چوکم نوراست چشمی بارعینک راکشدبینی

زبینی بایدآموزی ره همسایه داری را

ایکاش اول گوش شنوایی خودمون داشتیم تا حرفهای خودمون رابفهمیم 

ایکاش ایکاش 

ایکاش میدونستیم دنیا به مال جمع کردن نیست


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، آداب و رسوم اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 18 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 این اولین سال و در برخی منازل دومین سال هست که در فصل سرما در اسفندآباد بخاری گازی جای چراغ علاالدین نفت سوز رو گرفته ، حتما هممون کلی خاطره داریم با همین چراغ 

حالا دیگه چراغ علاالدین هم به تاریخ پیوست و قاطی بقیه وسایل قدیمی از جمله چراغ موشی چراغ گرد سوز و چراغ توری و چراغ بادی که برای روشنایی استفاده میشد رفت کنج خونه

و از قدیمی تر ها می شنویم که قبل از اینکه چراغ های نفت سوز بیاد مرد خانه به صحرا میرفت و هیزم میآورد  اتاق گلی مخصوص زمستون داشتن که آتش روشن می کردن و اتاق از دود سیاه شده بود. و فضای صمیمی بین اعضای خانواده و فامیل با گفتن قصه توسط بزرگتر ها و خوردن انار و شکستن تخمه به دور آتش و درون همان اتاق دود گرفته وجود داشت.این هم عکسی از چراغ علاالدین در کنج خونه که خانم مرضیه سلمان پناه زحمت کشیدن و برامون ارسال کردن

 

 


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 15 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

بازی سنگ چل مچلا  chal machala: افراد بازیکن به صورت یک صف می ایستادند و دستها را پشت سر می گرفتند یک نفر استاد، سنگی یا چیزی را بر می داشت و عقب صف می خواند و می گفت:

سنگ چَل چَل مَچَلا ،

 کی می چراند گله را،

گله از باغ میاد،

چریده و چاق میاد،

دست به دنبه اش نزنید

که بوی سیرداغ میاد.

 

بازی الاختری:افرادی برای شروع بازی مهیا می شدند و 2 نفر را به عنوان استاد انتخاب می کردند و هر استادی به ترتیب یار می گرفت و بدین ترتیب به دو گروه مساوی تقسیم می شدند.

یک طرف درگاهی می گذاشتند که ممکن بود به وسیله دو سنگ مشخص شود . و از طرف دیگر یک نفر به عنوان عروس انتخاب می شد.

افراد هر دو طرف و عروس با دست چپ از پشت شست پای راست را می گرفتند و گروه عروس دار باید طرف مقابل را با یک دست و با حرکت یک پا کنار بزند و عروس را عبور دهد و از درگاه رد کند .

اگر این کار صورت می گرفت برنده بودند در غیر این صورت بازنده.

و در بعضی مواقع ممکن بود خود عروس قادر باشد با شکست طرفین از درگاه بگذرد.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 14 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

حاج خان بزرگ یکی از ملاکین که در ابرقو ساکن بوده است و مالکیت بعضی از مزارع را در اسفندآباد بر عهده داشته وی با نیروی کار اهالی این قلعه را ساخته است . عمر این قلعه حدود 180 سال می باشد و در مجاورت قنات نصرت آباد ساخته شده و تا به حال درو پیکر آن به طور سالم باقی مانده است.

این قلعه با چهار برج در چهار ضلع و درب ورودی در قسمت ضلع جنوبی و دیوارهایی در پایه به ضخامت 250 سانتی متر و ارتفاع آن به 8 متر می رسد. و هر چه از پایه به بالا می رود ضخامت دیوار ها کمتر می شود .

بر سر در ورودی یک اتاق نگهبانی که هر چهار برج قابل نگهبانی است و کسی که پشت در ورودی قرار می گیرد به وسیله دیده بان یا نگهبان قابل مشاهده است و در اطراف اتاق نگهبانی سوراخهایی به طور مایل وجود دارد که می توان بیرون را نشانه گرفت و از خطر افراد بیرونی در امان بود.

درون قلعه ساختمانها به سه دسته قابل تقسیم است . یک دسته ساختمان ها که در ضلع جنوبی و شرقی داخل قلعه ساخته شده است و مخصوص زارعین بوده است و هر خانواده به صورت گسترده در واحد هایی از آن زندگی می کرده است. اتاق ها دارای طول زیاد و عرض و ارتفاع کم و در آخر هر اتاق محدوده ای به ابعاد 2*3 با دیواری کوتاه جدا شده است. در ضلع شمالی خانه ای مجهز و دارای اتاقهای متعدد و سقف بلندتر و درهای متعدد و راهرو به صورت قرینه  و دارای زیر زمین و باغچه ای در وسط ساخته شده که به خان اختصاص داشته است. و زارعین و رعایای خاطی از نظر خان در زیر زمین زندان می شدند و مجازاتهای دیگری هم وجود داشته است .

محوطه ضلع غربی و قسمتی از ضلع شمالی بدون ساختمان می باشد.محلی برای نگهداری چهارپایان خان که معمولا اسب بوده اند وجود داشته ست که ظرفیت نگهداری 100 راس چهارپا را دارد و در حال حاضر ساختمان آن سالم است و راهی نیز برای رفتن به طبقه دوم وجود داشته است که چهارپا با بار خود قادر بوده بالا برود.

درکتاب اصحاب راس بیان شده است که بعضی از قلعه های اسفندار مجدد بنا شده است و شاید این قلعه از قلعه هایی بوده که تجدید بنا شده باشد چون قدمت آن به 180 سال میرسد.

باغ دهنویی:با سلام : مساحت 1000متر صحيح نمي باشد لطفا اصلاح فرماييد .

مدیر: لطفا در صورت اطلاع مساحت صحیح را اعلام بفرمائید. با تشکر از نوجه شما.

باغ دهنویی:قلعه به صورت مربع شكل مي باشد كه احتمالا 100متر هر ضلع ان طول دارد =10000 متر

دم حموم:از حموم قدیمی اسفند آباد هم بنویسید 


موضوعات مرتبط: درباره اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 10 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 جهت دانلود کلیپ مداحی جناب آقای محسن مطیعی به لینک زیر مراجعه نمائید.(حجم 10 مگابایت)

جهت دانلود کلیک کنید

 

علی شمس:دوستان خوب و هم ولایتی های عزیز خسته نباشید صدآفرین به همه شما که برای زادگاه کوچکمان زحمت میکشید خدا قوت من هم به نوبه خودم ازفرسنگها راه دور وازکنار دریای مواج ع به شما سلام عرض میکنم.

 

مجید مختاری:با سلام در خصوص مراسم الوداع در این مطالب چیزی ندیدم تاریخچه و چگونگی برگزاری را هرکس دارد می تواند به این مطالب اضافه کند /ممنون 

 

عباس زرنگار:سلام. باعرض خسته نباشید ب هم ولایتی های عزیز و اقا محسن ...

 

رضا نصیری:سلام و خسته نباشيد خدمت مسولين سايت و هم ولايتي ها...............

شمس:چرا نمیشه دانلود کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟/

مدیریت سایت: متاسفانه لینک دانلود توسط سایت پشتیبانی آپلود حذف شده است.


موضوعات مرتبط: معرفی اسفندآبادی ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 7 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

جهت مشاهده بقیه عکسها به ادامه مطلب مراجعه نمائید.

عکسهای ارسالی از جناب آقای محمد مطیعی

 

ع-ش :سلام دستت شما درد نکنه خیلی جالبه بدجوری بغض گلوم را گرفت وقتی این تصویر را دیدم آخه اطراف همین حسینیه خونه ماست اما چه کنم که دیگر پدر ومادری نیست که منتظر آمدن ما باشه...

n.shams:عکس های خیلی خوبی ی ی ی ی ی ی ی ی ی.بود .ممنون 

مجید:با سلام / عکس ها خیلی قشنگند و واقعا ایام محرم ایامی است که هرکس به نحوی برای امام حسین عزاداری می کنه اما اینجا مناسب دیدم از مداحانی که تا الان نامی از شون برده نشده یادی بکنم کسانی که در واقع با صدای گرمشون نوحه می گفتن : ی1- حاجی علمدار که الان سه تا پسراشون هم نوحه می گن 2- حاج ایاز مقیمی 3- مرحوم امرالله طهماسبی که دایی حاجی علمدار بوده و حتی در برخی موارد شعر هم می گفته است با این مضمون : ای آقای خمینی تو نایب حسینی --- وارد شوی به ایران شود شور و شئینی ( شادی ) 4 ذاکر و قران خوان محمد طهماسبی - در واقع طایفه مخوان صدای خوبی داشته اند و خواهر زاده های انان ( عباس ، حاجی ، محمد علمدار )صدای خوب را از آنان به ارث بوده اند و در ضمن قدرت طهماسبی برادر زاده آنان صدای خوبی دارد.

 


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : 7 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

این تصویر متعلق به اصغر عابدین پور فرزند محمد عبداله می باشد که به جای پدرش به عزاداران امام حسین (ع) خدمت می کند . کار جمع آوری کت و کاپشن های عزادارن و تحویل دادن به ایشان درپایان عزاداری را پدر ایشان انجام میداد و حالا آقای اصغر عابدین پور  راه پدرشان را ادامه می دهند . خدا به این بنده خدا اجر عنایت کند و امام حسین (ع) د ر زندگی همراه این بزرگوار باشد.

ارسالی از جناب آقای محمد مطیعی

 

پیوست : ارسالی "باغ دهنویی":هم ولايتي ها سلام :عكس هاي مراسم عزاداري و زنجير زني محرم را ميديدم .يادم به يك سنت خوب در ايام قديم افتادم كه به نظر رسيد ذكر از ان شود و فاتحي براي مجري ان .


30 الي 35 سال پيش كه محرم الصفر در زمستان بود و هوا شب هاي كوير هم سرد هيات زنجير زني در اين 10شب اول از حسينيه سيد الشهدا حركت ميكرد و در منزل مرحوم صمد مقيمي در مراسم سخراني روحاني شركت ميكردند و اخر شب از منزل مرحوم صمد مقيمي شروع ميكردند به زنجير زدن و در حسينيه ختم مي شد.

مردي دران زمان بود بنام محمد عبداله عابد0 چاچويي داشت و قدي كوتاه 0

هيات زنجير زن كت هاي خود را تحويل مرحوم محمد مي دادند و محمد همه را در چاچو مي ريخت و به دوش مي كشيد تا منزل صمد مي برد .منظم كت و كاپيشان ها را اويزان ميكرد تا مراسم زنجير زني كه تمام مي شود بپوشند كه سرما نخورند اخر شب نيز اين مراسم كت جمع كردن و رساندن به حسينيه بود0 (كليه كسانيكه در ان مراسم هاي عزا داري بودند والان اسير خاكند روحشان شاد)

 

 


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، معرفی اسفندآبادی ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 6 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

برگزاری نماز ظهر عاشورا در هیات صاحب الزمان (عج) اسفندآبادیهای و اسدآبادیهای مقیم شیراز

جهت مشاهده بقیه عکسها به ادامه مطلب مراجعه نمائید.


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، معرفی اسفندآبادی ها ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : 6 / 9 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

آش حلیم که در فصل زمستان به عنوان نذری پخته می شود و به آش امام حسین (ع) مشهور است قابل ذکر است . خانواده صاحب نذر با تهیه مقدمات تمام اقوام نزدیک را به خانه دعوت می کند و بعد از صرف شام دیگ را بر روی اجاق می گذارند و در هنگام پختن که تا نیمه شب ادامه دارد باید همه افراد آن را کمچه بزنند و نیمه شب درب آن گذاشته می شود و بر روی آن آتش می ریزند و سپیده دم قبل از طلوع آفتاب بین مردم تقسیم می شود.

1

 

 دم حموم:سلام من همین امروزعضو شدم خیلی ازدیدن وبلاگتون لذت بردم من یه اسفنبادی دورگه ام ولی عاشق اسفنبادم 

ای شده مجنون خداالسلام

شاهرگ خون خداالسلام

ای شده سرشاردلم ازغمت

بازمحرم شدودل محرمت

هست نگاه نگران همه

سوی توای دسته گل فاطمه

ایام عزاداری سیدوسالارشهیدان حضرت اباعبداله الحسین(ع)تسلیت باد.

مدیر سایت: با سلام ضمن تسلیت به مناسبت ایام سوگواری به شما خوش آمد می گوئیم و خوشحالیم از اینکه یک اسفندآبادی دیگر به جمع مان اضافه شد. امیدواریم که شما هم با ارسال مطالب و عکس از ولایت سهمی در برپایی وبلاگ داشته باشید.


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 30 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

در ماههای محرم و صفر مذهب در این روستا حیات و جلوه ای دیگر به خود می گرفت. با شروع ماه محرم و آمدن روحانی ، مردم لباس مشکی می پوشیدند و در مراسم روضه خوانی حضور می یافتند. مراسم روضه خوانی هر روز عصر و هر شب برگزار می شد هر کس نذر روضه خوانی داشت برگزاری مراسم را نیز بر عهده می گرفت . بانی مجلس از حضار در مجلس با چای و سیگار پذیرایی می کرد .

 از روز هفتم محرم دسته های زنجیر زنی و سینه زنی تشکیل می شد و پس از اتمام روضه در عصر و آخر شب مراسم زنجیر زنی و سینه زنی با حضور طبال و سنج زن تا نیمه های شب ادامه داشت. در پیشاپیش دسته ها گروه طبال و سنج زن و نوحه و مرثیه خوان حرکت می کردند و انسجام و عظمت این دسته جات در روز عاشورا به اوج خود می رسید.

در روز عاشورا مردم قبل از طلوع آفتاب در قبرستان روستا حاضر می شدند و مراسمی به نام الوداع را به جا می آوردند و با توجه به فصل، مردم با شیر یا شربت پذیرایی می شدند. دسته های زنجیر زن و سینه زن با نوحه خوانی از حسینیه که در وسط روستا قرار دارد حرکت می کردند و پس از پیمودن راه و حرکت در کوچه های روستا به طرف قبرستان که بهشت سکینه نامگذاری شده می رفتند.

در جلو دسته ها گوسفندان نذری ذبح می شدند که بعدا بین مردم تقسیم می شد و به فقرا و مساکین توجه بیشتری می شد. پوست گوسفند ذبح شده به طبالها داده می شد . در ایام دهه محرم عزاداران و دسته های سینه زن و زنجیر زن به منازل صاحبین نذر به شام و نهار دعوت می شدند.

که البته اکثر این رسومات تا کنون همچنان ادامه دارد...


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 29 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

اي كشته ي اشك ؛ يا قتيل العبرات

اي محرم عشق ؛  يا امام العرفات

بر آن تن پاره پاره صدبار سلام

بر اين سر بر نيزه هزاران صلوات

 اين روزها حال و هواي شهرهامون، حال و هواي محرم را پيدا كرده است. بيرق‌هاي عزاي "يا حسين" بر سردر خانه‌ها و مغازه‌ها و اماكن مختلف برافراشته شده و با ديدن آنها دل‌ها هوايي مي‌شوند. باز محرم رسيد و لباس های  مشكي‌ جهت به تن رفتن عاشقان و عزاداران امام حسين عليه‌السلام محيا شده‌اند. 

بغض‌ها گلوي محبين حضرتش را مي‌فشارند و قلوبشان تنگ و نالان شده است. و اين نوا شنيده مي‌شود: 

 باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است

 مهرداد شمس: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام). باز محرم شد ودلها شکست.محرم آمد و شورش درخلق عالم شروع شد.امسال هم مثل هر سال،سال قمری جدیدبا الفبای عشق واحساس،یعنی(ح-س-ی-ن)و با ذکر یا حسین(ع)آغاز می گردد. 

دوباه صدای (حسین حسین)به گوش می رسد و مرواریدهای وجود حسینیان بر گونه ها می لغزد.بهار حسین دوستان آمد.اما این ، نه آن بهار است .اینجا غم به دل سرازیر،رود چشم جاری وشکوفه گریه پرورده می شود تا آن زنگاری که روی دل نشسته ،پاک گردد.

(فرا رسیدن ایام سوگواری سید الشهدا(ع)ویاران وفادارش را به اهالی محترم اسفندآباد تسلیت وتعزیت عرض می نمایم.التماس دعا.

 

 


موضوعات مرتبط: متفرقه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 26 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 

فرستنده: جناب آقای محمد مطیعی


موضوعات مرتبط: معرفی اسفندآبادی ها ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 25 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

 قدیما که از نانوایی خبری نبود

 مادر بود و آرد و آب و لگنی که در آن خمیر را میزبانی می کرد . یادش بخیر ، تنوری داشت مادر ...
چه بویی داشت نان تازه،داغ و آتشین ....
همه جمع میشدیم دور تنور  تامادر«کلووک» بپزد و لحظه شماری می کردیم تا زودتر خمیر تمام شود و ته مانده اش بشود «کماچ».
دستانمان را گرمای نان می سوزاند . چه سوزش خوشایندی
 بهشت را در دستانمان با آتش جهنم حس می کردیم ...........
  
مدیر سایت:خدا رحمت کند تمامی مادران و مادربزرگ هارا
حمید:خدا رحمتشون کنه. چقدر زحمت کش بودن

 غریبه آشنا:منو یاد بچگی هام میندازه  دلم خیلی تنگ شده.http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(30).gif

 

سر تل خاکی پارک حجاب:چه بويي راه ميفتاد تو كوچه و محله موقع نون پختن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


موضوعات مرتبط: عکس اسفندآباد ، آداب و رسوم اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 22 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

اسفندآباد، جایی که بدان جا تعلق روح و جان دارم...

قبل نوشت:

اول بار نیست که قلم به دست گرفته ام برای نوشتن از جایی که بعید می دانم ریشه های وجودم در آنجا خشک شود... هر بار به هزاران دلیل و بهانه قلم رها کرده ام و دل خویش را وعده داده ام که به زودی خواهم نوشت؛ و تا به امروز در حسرت قدم نهادن قلم در آرمان شهر کودکی ام نگاهش داشته ام! اینبار اما عزیزی که حتی نمی دانم کیست، راه بر بهانه آوردن هایم برای دل بست و توفیق نوشتن این مکتوب را بالاجبار نصیبم ساخت! هم ریشه بودنمان کافی بود برای اطاعت امرش در نوشتن این مکتوب، هرچند با چند هفته ای تأخیر!!! بگذرم.


گفتم آرمان شهر کودکی ام، اما خاطراتم را که مرور می کنم، امروز هم، گذشته اش برایم آرمان شهر است... گفتم گذشته اش، چون جویای احوالش هستم و هر روز بیشتر غمگین می شوم از به شهر مانند شدنش... از آسفالت شدن کوچه های خاکی اش... خراب شدن دیوارهای کاهگلی اش... خشک شدن چاه هایش، و کمتر و کمتر شدن زمین های کشاورزی اش... و بسی تغییرات دیگر که برای اهالی اش خوش آیند است و برای من نه! می دانم که آرزوی شبیه به گذشته ماندنش خودخواهانه است، می دانم که آسایش هم ریشه هایم در این پوست خاکی انداختن است، و می دانم که ید قدرتی هم اگر داشتم مخالف با این تغییرات هرگز بلندش نمی کردم، اما نمی توانم شکوه نکردن از این تغییرات را؛ انشاالله که اهالی اش می بخشایندم. بگذرم از گلایه و تلخ زبانی، که قصدم از این مکتوب، نوشتن از جایی است که شاید محل زادگاهم نباشد، اما بیش از زادگاهم خود را بدان متعلق می دانم... جایی که خنکای دالان خانه هایش، شدت گرمای روزش را از یادت می برد، و گرمای قلب مردمانش، سرمای شب هایش را... جایی که اگر بوی باران اندکی بیش ندارد، اما بوی نم دیوارهای کاهگلی اش هست... جایی که آفتاب بیش از حد بدان لطف دارد!، اما ستاره های بیشمار شب هایش هست... جایی که... 
دلتنگم... دلتنگ کوچه های باریک خاکی اش، و سقف های گنبدی گاه ترک خورده اش... دلتنگ لانه خالی پرستوهایش... دلتنگ صبح ها بیدار شدن به صدای پرندگانش و بلعیدن هوای خنک و تمیز سحرگاهی اش... دلتنگ صدای تالاپ تالاپ موتورهای آبش... و دلتنگ عطر اذان میان غروب های زیبایش... دلتنگ خوابیدن زیر آسمان بلند شبهای مهتابی اش... و دلتنگ مراسم حلیم پزانش... گزافه نگویم، که دلتنگم برای همه چیزش، حتی دلتنگ مورچه های سواری و ملخ ها و قزقزوهایش(!!!)... سه سال و اندی ندیدنش، کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ سه سال و نیم سر کردن در ترافیک سرسام آور و صدای ممتد بوق ماشین ها و دود و... کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ سه سال و نیم غرق شدن در کثافتِ دروغ و ریا و نامردی شهرها کافی است برای این همه دلتنگی... نیست؟ می دانم که هست؛ کافی است برای آنکه مجبور شوی برای فرار از تشویش بی ثمر روزهایت، گاه به وبکده های هم ریشه هایت سر بزنی و به دنبال عکس های آبادی ات بگردی تا شاید مدتی بدان ها خیره شوی و ساعت ها در رویای شیرین قدم زدن در کوچه های خاکی اش لذت ببری... و صد البته دعا کنی به جان آنان که باعث و بانی شده اند این وبکده ها را... کافی است، فقط همین که من اسفندآبادی ام و اگر جانشینانی داشته باشم و صد البته اگر خلف باشند، سال های سال نام خانوادگی ام به نام آبادی ام ختم خواهد شد انشاالله، بگذار نام خانوادگی ام طولانی باشد، مهم تنها این است که به اسفندآبادی بودن خویش مفتخرم...

به مناسبت سالگرد تأسیس وبلاگ "با ما به اسفند آباد بیایید"
آبان ماه 91
هم ریشه ی شما و محتاج دعایتان، حمیدرضا شمس اسفندآبادی، پسر اسدالله ذبیح الله1!!!

بَعد نوشت:
قلم، و بیش از آن دلم، آماده نبودند برای نوشتن این مکتوب، ولی چاره ای هم جز نوشتن نبود. وظیفه ای بود که بر شانه ام سنگینی می کرد. هر چند این مکتوب تنها گوشه ی کوچکی بود از آنچه در ذهن داشتم، اما به این امید نوشتمش که عفوم کنید بابت تمام تمام کم و کاست هایش.

پ.ن:1 خدایش بیامرزد، و غریق رحمتش گرداند انشاالله.

 

مدیر سایت: بسیار عالی . بی نهایت سپاسگذاریم.

 

مهرداد شمس:فوق العاده است.جای تشکر وقدردانی دارد.

 

ع - ش:آقا حمید دستت درد نکنه به امیدروزی که همگی به زادگاه کوچکمان برگردیم وبتوانیم خدمتی برای آن انجام دهیم وبه امید روزی که همگی اهالی روستایمان ازکوچک وبزرگ یک صدا ومتحد برای آبادانیش قدم برداریم

 

جعفر:با سلام و احترام از این که مطلب ارسالی استاد شمس اسفندابادی را خواندم خوشحالم.من در طول زندگی دانشجویی از این که 4 واحد درسی ام را با استاد شمس گذراندم خردسندم به امید روزی که تمامی اسفندابادی های عزیز قدر پسوند فامیلی خود را بدانند و به ان افتخار کنند

 

ع-علی:اقا جعفر حمید اسداله

 

غریبه آشناآقا حمید چندین بار این متن رو خوندم و هر بار گریه کردم.انگار اینو از طرف من نوشتین.فوق العاده بود  مرسی
 
 
نجمه شمس اسفندآبادی:اميدوارم همه اسفندآباديها براي يك بار هم كه شده دور هم در زادگاه پدريشان جمع شوند

موضوعات مرتبط: درباره اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 14 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |

سلام هموطنان گرانقدر

امروز وبلاگ اسفندآباد یک ساله شد

و من همینجا از کلیه همولایتی هایی که در برپایی و به روز بودن وبلاگ  همکاری داشتند

صمیمانه تشکر می کنم

و خیلی خوشحالم از اینکه روز به روز به بازدیدکنندگان و اعضای وبلاگ اضافه شد.

امیدوارم که همچنان وبلاگ پا بر جا باشد

و با کمک همدیگر با ارسال عکسها و مطالب متنوع بتوانیم

اسفندآباد عزیزمان را شایسته تر به دیگران معرفی کنیم.

دم حموم:سلام تولد یکساله شدن وبلاگ رو تبریک میگم امیدوارم روز بروز پر بارتر ومفیدتر باشد.


موضوعات مرتبط: اخبار اسفندآباد ، متفرقه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : 7 / 8 / 1391برچسب:اسفندآباد,اسفند آباد,اسفنداباد,اسفند اباد,ابرقو,ابرکوه,یزد,بخش بهمن,esfandabad,esfandabadi, | | نویسنده : اسفندآبادی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.